به یاد برادر عزیز از دست رفته ام
رضا جان ، داداش خوبم امروز 27 مرداد سال 90 ، هشتمین سالگرد رفتنت از کنار ماست ،هیچ وقت خاطره اون روز تلخ از ذهنم پاک نمیشه : 27 مرداد سال 82 روز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) یعنی روز مادر همه خانواده بر سر سفره ناهار نشسته بودیم که زنگ خونه به صدا در اومد و ................. خدای من چه روز بدی بود خدا کنه هیچ وقت خبر بد در خونه کسی نیارن . رضا جان ، مامان تو اون روز خیلی خوشحال کنار بچه ها ، عروس و دومادها نشسته بود و مدام میگفت جای رضا خالیه اما نمی دونست جای تو داره برای همیشه خالی میشه ... شب قبل از سفر اومدی گفتی می خوام واسه خرید اجناس مغازه برم تهران ، مامان و بابا گفتن : چه کاریه ؟ تلفنی سفارش بده . گفتی : نه من ...
نویسنده :
maman sima
10:26